گفتگو با علی انصاری، عضو کانون برگزیدگان باشگاه نانو

لطفا خودتان رو معرفی کنید: ( نام. رشته و مقطع تحصیلی. شهر محل تولد. نام دانشگاه. المپیادی یا جشنواره‌ای؟ چه دوره‌ای؟ وضعیت شغلی؟ )

به نام خدا

با سلام، علی انصاری هستم، اهل دزفول و الان دانشجوی سال ۶ پزشکی عمومی هستم در دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی تهران. سابقه ۵ دوره شرکت در المپیاد دانش آموزی نانو رو دارم که در دوره های سوم تا پنجم مدال های برنز، نقره و طلا کسب کردم و در دوره های ششم و هفتم به عنوان استادیار درخدمت دوستان عزیز المپیادی بودم. در دوره ی دانشجویی هم در سه دوره مسابقه ملی نانو شرکت داشتم که رتبه ی زیر ۱۰ کشوری رو کسب کردم.

در حال حاضر مشغول به دوره کارورزی پزشکی در بیمارستان هستم و درکنار این موضوع، فعالیت های پژوهشی خصوصا در زمینه نانو رو دنبال می کنم.

در مورد فعالیتهای جانبی درس و دانشگاه و جشنواره ها یا مسابقاتی که شرکت کردید نیز توضیح مختصری بدهید.

فعالیت من در زمینه نانو از دوم دبیرستان شروع شد. وقتی که برای اولین بار در نمایشگاه نانو در دزفول با نانو آشنا شدم و به پیشنهاد مادرم در کلاس های آموزشی نانو در پژوهشسرای دانش آموزی شرکت کردم. از اینجا گویا دنیای جدیدی به موازات دنیاهای قبلی زندگیم به روی من باز شد. المپیاد، مسابقه ملی نانو، فعالیت های پژوهشی، همکاری با باشگاه نانو و شبکه آزمایشگاهی نانو بعضی از رویدادهای اون هستند. دو اتفاقی که خیلی برای خودم لذت بخش بوده، یکی تدریس نانو هست که از بابت علاقه شخصی به تدریس برای من جذاب هست و دیگری پروژه تالیف کتاب آموزشی نانو بود که حس جدید و متفاوتی برای من داشت. در زمینه پزشکی هم امسال توی المپیاد پزشکی حیطه علوم پایه مدال طلا رو کسب کردم. یکی دیگه از علاقه های من قرائت قرآن هست که از دوره ابتدایی در مسابقات شرکت داشته م. پیرامون قرآن و مباحث دینی هم با بعضی دوستای کانون برگزیدگان نانو مباحثه داریم هر از گاهی که چند وقتی هست کم رنگ شده متاسفانه و امیدوارم دوباره این جریان رو احیا کنیم.

جدای از بحث نانو و پزشکی، کتاب های خارج درسی با موضوعات مختلف رو سعی میکنم مطالعه کنم. خیلیا میگن تو توی نانو و پزشکی و … چیکار میکنی؟! باید بگم گاهی وقتا سر گوشی آب دادن به این شاخه و اون شاخه بد هم نیست. کلا به نظرم خوبه آدم شبیه یک اقیانوس کم عمق باشه با چند منطقه عمیق؛ منظورم این هست که همون طور که خداوند گستره بی نهایتی رو آفریده و به انسان ها فرموده در گستره خلقت سیر کنید، ما هم کلیاتی از علوم مختلف رو بدونیم و ببینیم و لمس کنیم و البته در یک یا چند مورد اون متخصص و اثرگذار باشیم. باید تاکید کنم حرف من تضادی با تخصص گرایی نداره. خودم هم حیطه تخصصی پزشکی و تا حدودی نانو رو انتخاب کرده م.

شروع موفقیت های خودتان رو تقریبا از چه سنی میدانید؟

قطعا محیط افراد توی هر سنی تاثیرگذاره ولی به نظر من بستر هر موفقیتی بیشتر از دوران کودکی و به عبارتی محیط خانواده شکل می گیره. من یک نوار کاستی دارم که مادر و پدرم از ۶ ماهگی تا ۵ سالگی به ترتیب چند دقیقه از کلمات و جملاتی که می گفته م رو ضبط کرده ن. جالبه که در ۴ سالگی برای اولین بار تلاش میکردم که قرآن رو به صوت بخونم. این قطعا متاثر از محیط خانواده بوده چون در اون سن با بیرون از خانواده ارتباط چندانی نداشته م.

البته همواره لطف خدا بوده که نعمت دوستای خوب، معلم های دلسوز و گروه های موفقی مثل همین کانون برگزیدگان نانو رو به من بخشیده که ماشاءالله تعدادشون زیاد هست و نمیتونم نام ببرم ولی حداقل کاری که میتونم بکنم این هست که همیشه دعاگوی اون ها باشم. هر کدوم از این ها اتفاقات کلیدی هستن برای موفقیت های بعدی.

در طول مسیرتان با چه موانع و سختی هایی مواجه بودید؟ از چه سازمانها و یا چه افرادی کمک گرفتید؟

ببینید کلا خلقت خدا یک نوع معادله هست. هرچقدر آدم هزینه کنه از خودش، همون رو یک جایی به یک شکلی به دست میاره. هرچند گاهی در ظاهر مشخص نباشه ولی دقیق که نگاه کنیم مداوم داره چنین اتفاقی میفته. پس بدون صرف وقت و هزینه مالی و جسمی و زحمت، نمیشه “واقعا” موفق شد. این ها هم هرچند سختی هستن ولی من اسمش رو مانع نمیذارم.

این رو هم بگم که بعضی وقتا بعضی افراد بودن که مانع تراشی های بی جا در برابر کار موفق بقیه انجام میدن که من هم بعضا برخورد داشتم با اون ها ولی اینجا فرصت بیان موردی این مانع تراشی ها نیست. هرچند معتقدم این مانع تراشی ها هم برای هر دوطرف به گونه ای جبران میشن. در طرف مقابل هم افراد و سازمان هایی بودن که همراهی و راهنمایی کردن که خداروشکر چون تعدادشون کم نبوده توی زندگی من، تک به تک فرصت اسم بردن نیست ولی ارادتمند و دعاگوی همه ی این عزیزان هستم.

چه اشتباهاتی داشتید که اگر برگردید از انجام آنها صرف نظر می کنید؟ چه فعالیت هایی انجام دادید که اگر برگردید باز هم حتما انجام میدهید و الان از انجامشان خوشحال هستید؟

خوشحالم که سعی من بر این بوده که از فرصت های زندگیم استفاده مفید بکنم و ناراحت از اینکه میتونستم چندین برابر استفاده مفیدتری از این نعمت زمان داشته باشم.

چه کارهایی بوده که به هر دلیلی نتونستید انجام بدید ولی اگر برگردید حتما انجام می دهید؟

در قالب پاسخ به این سوال یک پیشنهاد هم بدم. من و ۴ نفر از دوستای هم دانشگاهیم از حدود یک سال پیش با هم قرار گذاشتیم هر روز یک صفحه قرآن رو بخونیم و تفسیر صوتیش رو گوش بدیم و این کار رو هماهنگ با هم پیش بردیم. شاید حدود نیم ساعت در روز زمان بخواد که حتی در مسیر رفت و آمدهای روزانه هم قابل انجام هست. پیشنهاد میکنم این کار رو دوستان انجام بدن چون خودم با این کار فهمیدم چه کارهایی بوده که میتونستم انجام بدم و انجام ندادم.

در طی مسیر چه چیزهایی به شما انگیزه میداد و باعث ادامه مسیر می شد؟

تصور اینکه خداوند نعمت ها و ظرفیت هایی به ما داده که موظفیم اون ها رو شکوفا کنیم، دیدن تلاش پدر و مادرم که بی نهایت بار بیش تر از تلاش من برای موفقیتم بوده و احساس اینکه حداقل من هم با تلاشم اون ها رو خوشحال کرده باشم، علاقه ی شخصی خودم به یک سری از کارها و از طرفی انگیزه نهفته در محیط های دوستان و شرایط اطرافم.

علاقمند به فعالیت گروهی هستید یا فردی؟ در حال حاضر گروه دارید؟

بسته به ماهیت کار متفاوته. در هر دو حالت فعالیت دارم و الان گروه هایی مثل کانون برگزیدگان نانو، گروه کمیته نساجی، گروه همکاران و دوستانم در دانشگاه و بیمارستان و چند مورد دیگه رو دارم.

آیا با فعالیت های مختلف ستاد نانو در خصوص تجاری سازی یا زمینه فعالیت هایتان آشنایی دارید؟ چه کمک ها و تسهیل گری هایی بیشتر مورد نیازتان است؟

بله خداروشکر به واسطه فعالیت های کانون، ارتباط خوبی با رویدادهای مختلف ستاد داشتم و با خیلی از اون ها آشنایی یا همکاری داشتم. حمایت های خوبی هم وجود داره که قبلا بیش تر معطوف به ترویج نانو بود و الان بیش تر بحث کاربردی سازی نانو مطرحه.

کانون برگزیدگان باشگاه نانو را از دید خودتون تعریف کنید و بگویید چه انتظاراتی از این مجموعه دارید و شما چه خدمتی می‌توانید برای آن انجام دهید؟

کانون برگزیدگان نانو الان ریشه ی یک درخت تنومنده که ان شاءالله در سال های آینده میوه های شیرینی خواهد داد. ما هم تلاش می کنیم هم برای رشد کردن در این فضا و هم رشد دادن به اون.

کلام آخر؟

در آخر دوست دارم به عنوان هدیه، حدیث عنوان بصری رو معرفی کنم به دوستان خوبم تا اون رو بخونیم، تفکر کنیم، با شرایط موجود فعلی مقایسه کنیم! و سعی کنیم خودمون رو اصلاح کنیم. این میشه پیشرفت.

ممنون از فرصتی که در اختیار بنده قرار دادید.

موفق و موید باشید